حدیث جون....نفس مامان و باباشحدیث جون....نفس مامان و باباش، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 15 روز سن داره

پرنسس حدیث

پنجشنبه های باصفا....

کوچه هایمان را به نامشان کردیم که هرگاه آدرس منزلمان را می دهیم بدانیم از گذرگاه خون کدام شهید است که با آرامش به خانه می رسیم... ...
21 شهريور 1393

یادت باشه............2

حدیث جون یادت باشه تا خودت نخوای هیـچ کس نمیتونه زندگیتو خراب کنه !   یادت باشه که آرامش رو باید تو وجود خودت پیدا کنی!   یادت باشه خدا همیشه مواظبته!  یادت باشه همیشه ته قلبت یه جایی برای بخشیدن آدما بگذاری ...  .منتظر هیچ دستی در هیچ جای این دنیا نباش...اشکهایت را با دستهای خودت پاک کن؛  زبان استخوانی ندارد اما آنقدر قوی هست که بتواند قلبی را بشکند،مراقب حرفهايمان باشيم! .به کسانی که پشت سر تو حرف میزنند بی اعتنا باش،آنها به همانجا تعلق دارند،یعنی دقیقا"پشت سر تو!  .گاهی در حذف شدن كسي از زندگيتحكمتي نهفته است. اين...
10 شهريور 1393

من دخترم.....مرشد یا علی بگو.....

من دخترم... من اگر پسر بودم… اسمم حتما علی بود... آن وقت شب ها بعد از مسجد حتما می رفتم زورخانه تا کباده بکشم و میل بزنم و با نفس مرشد جان بگیرم، مرشد علی مولا بخواند و من با ضرب انگشتانش غرق یا علی شوم… میان گود چرخ بردارم و مرشد برایم ضرب بگیرد، مرشد مولا مدد بگوید و من یا علی… حتما کشتی هم می گرفتم… می شدم یک کشتی گیر با اخلاق… می شدم یک پهلوان تمام عیار!! ... من عاشق مرام پهلوانیم… من اگر پسر بودم… حتما پهلوان می شدم… زورخانه می رفتم و کشتی می گرفتم، و هیچ کس حریفم نبود!! اما با همۀ زوربازویم، خوش خلق بودم و با همه مهربان، برای مادرم هم نوکر !! اصلا په...
7 شهريور 1393

نازنین حدیث

بانویم معصومه علیهاالسلام ! میلادت، نور به چشم‏ها می‏پاشد و سرور به دل‏ها؛ و رایحه بهشتی‏ات، مشام دل را با عطر خوش حضور می‏نوازد؛ میلادت مبارک! میشــــه اسـم پاکتو / رو دل خـــــدا نوشت میشه با تو پر کشید / تــــوی راه سرنوشت میشـــه با عطـر تنت / تا خــــود خـدا رسید میشــه چشــم نازتو / رو تن گلهــــا کـشید   روزت مبارک ناز دختر مامان و بابا....   ...
6 شهريور 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پرنسس حدیث می باشد